این «دادگاه» واقعی است
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۴۷۵۷۱
موضوع داستانها پروندههای واقعی است. قاضی داستان شخصیتی شجاع، قوی، با علم ودانش زیاد و قاطع است. بهزاد خلج این نقش را بهخوبی ایفا کرد و با این مجموعه شناخته شد. در کنارش مخاطب شاهد چهرههای جدیدی است که همگی پیشینه تئاتری دارند و یکی از نکات مثبت آن هم حضور همین افراد است. چون مخاطب از این چهرهها پیشزمینه ذهنی ندارد و میتواند آنها را باور کند اما مهمترین جنبه این سریال آموزش قوانین به شهروندان است تا ازاین طریق با مسائل حقوقی آشنا شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیدمحمد حسینی، نویسنده آقایقاضی به جامجم میگوید: طبیعتا برای این سریال مابهازای داخلی نداشتیم که من بتوانم در نگارش فیلمنامه از آن الگو بگیرم اما یک کاری به نام «قاضی جودی» دیدم که اتفاقا یک کار بسیار ضعیف آمریکایی و به لحاظ ساختاری خیلی عقبتر از سریال ما بود. به لحاظ داستانی هم کار بسیار متفاوتی از آقای قاضی بود. چون نظام قضایی ما با نظام قضایی آنها کاملا متفاوت است و نمیتواند سازگاری داشته باشد. بههمیندلیل پیدا کردن مابهازایی که بتوان از آن الگوبرداری کرد وجود نداشت. میتوانم بگویم فقط به ساختار آن اثر توجه کردم و از آن کمک گرفتم و ساختار خودمان را بنا کردم.
وی در ادامه درباره قابلیتهای پروندههای واقعی و تبدیل آنها به درام و داستان و فیلمنامه هم میافزاید: ما به دلایلی انتخابهای محدودی روی پروندههای واقعی داشتیم. نوع پرداختی که ما در این مجموعه و داستانها داشتیم بر این اساس بود که فضای کار تحت هیچ شرایطی از صحنه دادگاه بیرون نرود و ما وابسته به بخش روایی داستان بیرون از دادگاه نباشیم و همه ماجرا را داخل دادگاه روایت کنیم. از طرفی حس کار را هم باید درمیآوردیم. بههمیندلیل انتخابهایمان طبیعتا محدود میشد.
وی همچنین ادامه میدهد: ما در همین مجموعه میتوانستیم داستانهایی داشته باشیم که بخشهایی از آن بیرون دادگاه باشد اما به اقتضای شرایط، همه ماجراها در دادگاه اتفاق افتاد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو عنوان میکند: نکته مهمی که برای ما در این مجموعه اهمیت داشت این بود که نمیخواستیم فضای دادگاه خیلی عصبی باشد؛ یعنی تمام تلاشمان را میکردیم که تنش در کار نباشد و اگر هست هم به حداقل رساندیم، یعنی نمیخواستیم فضای کار تاریک و سیاه، تلخ، جانکاه و اعصابخردکن و شبیه سینمای اجتماعی باشد. حتی میخواستیم جاهایی مخاطبمان لذت ببرد و بخندد و مفرح باشد.
حسینی همچنین میگوید: یکی دیگر از نکاتی که در این کار برای ما مهم بود، جنبه آموزشی ما برای مخاطب بود. مثلا نکاتی که شاید خیلی دمدستی به نظر برسد و خیلی به آن توجه نشود اما نکته مهمی است. مثلا سیاههای که در خواستگاری مطرح میشود و جزو سنتهای ما هم هست، سند حقوقی مهمی است که بعدها میتوان به آن مراجعه کرد. به تعبیری یعنی موضوعاتی را انتخاب کردیم که عمومیت بیشتری داشته باشد؛ مثلا مسائلی که در آپارتماننشینی هست و حقوق شهروندی و مسائلی از این دست؛ ضمن اینکه برای ما تنوع هم در این کار خیلی مهم بود. میخواستیم داستانها یکشکل نباشند. از اینرو خیلی وقتها داستانهای بسیار خوبی در پروندهها پیدا میکردیم اما چون قبلا کار کرده بودیم، آن داستان را کنار میگذاشتیم.
وی درباره تاثیر سریال در جامعه و اینکه تا چه حد توانسته گام مؤثری در آموزش مسائل حقوقی و قانونی باشد هم بیان میکند: مهمترین جنبهای که این سریال پیدا کرد و خیلی موفق بود، همین مسأله بود. یعنی طبق صحبتهایی که با دوستان و آشنایان داشتیم، متوجه شدم هرکدام یک مسأله حقوقی از این سریال یاد گرفته بودند؛ ضمن اینکه تلاش کردیم زبان پیچیده نظام حقوقی کشور را تا حد ممکن سادهسازی کنیم تا لطمهای هم به آن زبان وارد نکرده باشیم. یعنی بار حقوقی را از آن نگرفته باشیم اما برای مخاطب قابلفهم باشد؛ چون واژهها در قانون قضایی کشور ما حساس و سنگین هستند و هرکدام بار قانونی هم پیدا میکنند. بهنظرم موفقترین گامی که این سریال برداشت، همین مسأله بود. همین یکی از پیچیدهترین مراحل نگارش متن ما بود. بنابراین نمیتوانید در سریالسازی تلویزیونی متنی را پیدا کنید که تا این میزان بازنویسی داشته باشد. گاهی پیش میآمد ما هر متن را ۸-۷بار بهصورت کامل بازنویسی میکردیم.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره بازخورد مخاطبان و تاثیری که فصل قبلی سریال روی آنان گذاشته است هم میگوید: تصورم این است که مخاطب خیلی با این فضا ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل در هر دو باری که کار روی آنتن رفت، یعنی هم در پخش ابتدایی و هم در بازپخش، این سریال جزو آثار پرمخاطب شد.
این نویسنده از انتخاب بازیگران به عنوان یکی از چالشهای این سریال نام برد و افزود: ما در این سریال نمیتوانستیم از یک بازیگر دو بار استفاده کنیم و این یکی از چالشهای ما در آقای قاضی محسوب میشد. به همین دلیل حجم بازیگرانمان خیلی زیاد بود. ضمن اینکه باید تلاش میشد بازی این حجم از بازیگران به هم نزدیک باشد. در شخصیتپردازی هم مهمترین چالش و سختی کار ما آقای قاضی بود که شخصیت ثابت داستان بود. اتفاقا یکی از ایرادهایی که در ابتدا به ما گرفته شد، این بود که قاضی ما شبیه قاضیهای واقعی نیست. نکته مهم اینکه برای دوستان قاضی این سریال به قدری مهم بود که به جزئیات هم اهمیت میدادند و نکاتی را بیان میکردند. اما آرام آرام این مجموعه جای خودش را بین همه باز کرد. چون تصویر متفاوتی ارائه داد. یعنی ما با قاضیای صبور طرف بودیم که تمام تلاشش را میکرد به همه حرفها گوش بدهد و آنها را درک کند؛ مثل حساسیتی که قاضی روی بچهها داشت و برای آنها کوتاه نمیآمد. یعنی اگر جرمی مرتبط با بچهها واقع شده بود، بالاترین حکم را میداد.
مدتی است اخباری درباره سریدوم این مجموعه منتشر میشود که سجاد مهرگان کارگردان «آقایقاضی» در گفتوگویی دراینباره عنوان کرده: کاراکتر اصلی سریال «آقای قاضی؛ شعبه۱۲۱» با بازی بهزاد خلج، وارد یک شعبه جدید به نام شعبه۱۲۱ میشود. در فصل دوم سریال، فقط فضای دادگاهی را ندیدیم و به محیط دادسرا هم رفتهایم، در واقع به فضای سریالهای مرسوم تلویزیونی نزدیکتر شدهاست.وی با اشاره به اینکه در داستانهای «آقای قاضی؛ شعبه۱۲۱» به درامهای تکخطی نمیپردازیم، گفت: در فصل جدید سریال، داستانهایی متفاوت خواهیمداشت و تمرکزمان روی موضوعات پیچیدهتر در کنار مشکلات عمومی حقوقی و قضایی خواهدبود. پس از فصل اول سریال، با توجه اعتمادی که نسبت به این سریال به وجود آمد و خروجی فصل اول آن، قوه قضاییه اعتماد بیشتری پیدا کرده تا داستانهای پیچیدهتری را در فصل دوم به تصویر بکشیم.مهرگان عنوان کرد: در داستانها دیگر درامهای تک خطی نخواهیمداشت و علاوه بر آن، به دغدغههای روز مردم نیز توجه خواهیمکرد. مسائل و آسیبهای اجتماعی از جمله پروندههای کودک و نوجوان از دیگر پروندههای مدنظر ما خواهدبود.کارگردان آقای قاضی؛ شعبه ۱۲۱ همچنین بیان کرد: فصل دوم این سریال با ترکیب جدیدی از نویسندگان شامل ۱۲نویسنده شامل نویسندگان قبلی و جدید نگارش خواهدشد و طنزنویسی را نیز مدنظر قرار دادهایم. سرپرستی نویسندگان را نیز سیدمحمد حسینی برعهده دارد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: آقای قاضی سریال دادگاه همین دلیل پرونده ها داستان ها آقای قاضی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۴۷۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعترافات تکاندهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
طی ۲۴ ساعت، ۳ جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی رخ داد که طی آنها، ۲ زن و یک مرد به قتل رسیدند و ۲ نوجوان دوقلو هم بهشدت مجروح شدند.
روابط سرد عاطفی به جنایت انجامیدبه گزارش خراسان، اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد ۳۰ در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانهای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی (قلعه ساختمان) شد.
دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات میدانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی، تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود ۳۷ سال دارد، در اعترافاتی تکاندهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و ۲ فرزندم در قزوین زندگی میکردیم، اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدیآباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.
متهم همسرکشی در حالی که سعی میکرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن، چون این حرفها به درون قلبم میرود و سپس به مغزم میزند! ولی او توجهی به من نمیکرد و مرا از خودش میراند تا اینکه امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطف، به من کممحلی کرد. من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بیجان شد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم، اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد. این بود که به اورژانس ۱۱۵ هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.
در پی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر ۲۵ سالهاش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آنها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیتهای صحنه قتل مطابقت داشت.
پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.
اتهام قتل عمد برای زن صیغهایدر حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت، حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت زنی با اورژانس ۱۱۵ مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است، اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز ۵ رسیدند، با جسد مردی حدود ۳۳ ساله روبهرو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود؛ بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پروندههای جنایی مشهد اطلاع دادند.
دقایقی بعد، با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند. جسد مربوط به مردی به نام «علیاصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود. در همین حال همسر صیغهای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۱۴:۳۰ بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و در حالی که به من میگفت «کمکم کن» عقبعقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!
این زن جوان در حالی خود را بیخبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسیهای دقیق درباره وجود لکههای خون روی پلهها و حتی کفشهای مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسیهای دقیق هیچ نشانهای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت.
او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغهای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آنها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت «کمکم کن!»
در حالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار میکرد، ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحتهای روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخمها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است. من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم.
در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسیهای بیشتری در این باره صورت گیرد.
قتل همسر با ۲۴ ضربه چاقوزوایای ۲ ماجرای وحشتناک همسرکشی در حالی زیر ذرهبین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود. خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی ۲۴ ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی ۵ کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناکتر شد که سرگرد سید قطبی (رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبر داد که هدف ضربات هولناک چاقو قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژهای یافت چراکه هر لحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بیسیمهای پلیس به گوش برسد.
طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» (زن ۳۰ ساله) با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و دختر و پسر دوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهید هاشمینژاد بستری شده بودند.
پیگیریهای قضایی نشان داد «الناز» (دختر۱۶ ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است، اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور بهموقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال ۹۳ با همسرم ازدواج کردم. البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم ۲۲ سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد، ولی بعداز آنجا بیرون آمدم.
وی افزود: در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و به حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم. او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود، ولی من توجهی نمیکردم تا اینکه مدتی بعد به همسرم سوءظن پیدا کردم و با آنکه مسیر قانونی را در پیش میگرفتم، ولی باز رضایت میدادم و پرونده مختومه میشد.
خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود ۱۰ روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم، ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند. من که برای گفتگو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم، ناگهان به خاطر پاسخهای سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. در حالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد میکردم، خواهر و بردارش جلو آمدند که آنها را هم با چاقو زدم.
تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر ۷ سالهای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.